فراز و نشیب ِ هفته:(5/18 ماهگی)
دختر عزیزم، هفته ی شاد و پر مشغله ای را در کنار ِ هم سپری کردیم. رفتن مادرجون به مشهد ، مهمانی ناهار و شام ِ پنج شنبه خانه عمه ، بارشِ بی سابقه ی برف (32 سانتیمتر!) و حتی تعطیلی ِ یک روزه دانشگاه و رفتن به پیست ِ برف بازی با دوست ِ بابایی از شادی های هفته بود. و اما... ترکیدن لوله آب و دزدیده شدن کابل های برق ِ باغ، تصادفِ ماشین(که شکر ِ خدا، خوشبختانه به خیر گذشت)، آسیب دیدگیِ انگشتِ شصتِ بابایی و مراقبت های سه ساعته امتحاناتِ عصرِ دانشگاه و کلافگی ِ تو و بابایی، هم از چیزهایی بود که الحمدلله پشت سر گذاشته ایم. اما دخترم! قطعا همه این اتفاقها می افته تا یادمون نره خدا همه وقت، همه جوره هوای ِ ما رو داره ! ...