ثمین عزیزمثمین عزیزم، تا این لحظه: 11 سال و 9 ماه و 28 روز سن داره
طنین عزیزمطنین عزیزم، تا این لحظه: 5 سال و 6 ماه و 11 روز سن داره

ثمین بهترین هدیه آسمانی

تولد دو سالگی

دخترِ گلم! امسال همزمان با تولدت، ماه رمضان شروع می شد و به همین خاطر ما هم تولدت را زودتر برگزار کردیم. البته اول قرار بود پنج شنبه جشن بگیریم ولی چون مادرجون مهمون دعوت کرده بود، مراسم ما افتاد جمعه 6/4/93، و با وجود طراحی کارت تولدت با تم HELLO KITTY متاسفانه آن را توزیع نکردیم، تا مهمان ها تو دردِ سرِ خرید کادوی تولد نیافتند و سورپرایز بشوند!!! البته بماند که فقط من و بابایی سورپرایز شدیم ، چون همه می دانستند که تولد تو تیر ماهه و خوب کادو آورده بودند. دست همشون درد نکنه. خیلی زحمت کشیده بودند. مهمونی، عصر ساعت 5 با بستنی و بیسکویت وکیک و پفک ومیوه و ... شروع شد و تا شب با رسیدن آقایان ادامه پیدا کرد و بعد شام سرو شد. تو هم که ا...
9 تير 1393

اندر احوالات تولد

  دختر نازنینم جشن تولدیکسالگیت با خوبی و خوشی از ساعت 5 عصر پنج شنبه (6/4/92- دو روز زودتر) در باغ برگزار شد و در کمال بهت همگان، تو تا پایان جشن(که ساعت 12 نیمه شب بود)؛ سرشار از انرژی و نشاط  به حرکات موزون می پرداختی و خوش میگذروندی. – الهی که همیشه خوش باشی –   این هم از تولدت به روایت تصویر: کفشدوزک مامان تو محوطه باغ   تزیینات تولد(با تم زنبوری)- که به علت کمبود وقت نشد همه را آپلود کنم - از راست به چپ: لباسهای نوزادی وساعت زنبوری - تزیینات خانه باغ -  طومار یادگاری - نمونه کارتهای تشکر - ساعت تولد این هم از کیک و فوت کردن شمع:   بعضی از مهمانهای تولد ...
13 تير 1392

عکس

ثمین توی پارک کنار هتل، مشغول کالسکه سواری:  اینجا هم داشتی کتاب شعر "منم بچه مسلمان" را مرور می کردی، وقتی صدات کردم تا به دوربین نگاه کنی، آفتاب تو چشمت بود؛ معذرتتتتتتتتت (اصلا حواسم نبود!) ...
26 خرداد 1392

اولین مسافرت

قربون لبخندت برم که خیلی تابلو، به زور خندوندیمت!! با کلی ادا و اطفار و بالا پایین پریدن و ... از قول ثمین (متفکرانه - انگشت به دهن): "فکری موندم، این مامان ول کن نیست؛ بابا اینجا قیافه ام درست نمی افته!!!!"  "خوب قیافه گرفتم؟؟! ؛ زود باش، آفتاب اذیتم می کنه!"     ...
26 خرداد 1392

ثمین،در روز مادر!

اندر احوالات روز مادر و از روایات ثمین خانوم: "چون روز، روز مادره، من هم مامانِ خرسی و قورقوریا و برفی و غرغری حساب میشم!" "اینجا خودم رو به خواب زدم ببینم برام قراره چی کادو  بخرند؟! "   پی نوشت: چشمم آب نمی خوره، حداقل باید برای ولنتاین دست به کار بشم!!!! خواهشا راهنماییم کنید، چیکار کنم فایده داشته باشه؟؟؟؟   ...
11 ارديبهشت 1392

مکث عکس

  به بهانه بزرگ شدن و با هم بودن، چه زود می گذرند این ثانیه های با هم بودن! و دیرِ دیرِ دیر، دور از هم بودن!حتی اگر در نزدیکی قلبم نشسته باشی. هر ثانیه از بودن در کنارت را جشن خواهم گرفت و به تصویر خواهم کشید تا بدانی همواره عاشقت بوده ام، دخترم! عمرت بلند، لبخندت مستدام، لحظاتت شاد! دوستت دارم!       ...
7 ارديبهشت 1392