ثمین عزیزمثمین عزیزم، تا این لحظه: 11 سال و 10 ماه و 10 روز سن داره
طنین عزیزمطنین عزیزم، تا این لحظه: 5 سال و 6 ماه و 24 روز سن داره

ثمین بهترین هدیه آسمانی

ماهگرد بیست و ششم

1393/6/26 10:52
نویسنده : مامان
233 بازدید
اشتراک گذاری
شنبه 08/06/93 : ماهگرد بیست و ششم از آنجا که این ماهگرد همزمان شد با جراحی زانوی مادرجون و گذاشتن پروتز ؛ من و بابایی درگیر کارهایِ بیمارستان بودیم و همچنان هستیم. زمان آنقدر این روزها سریع می گذرد و پر از اضطراب و استرس، که حتی ترجیح میدهیم به مدتی که سپری شده فکر هم نکنیم یا شاید بهتر است بگویم فرصت نمی کنیم بهش فکر کنیم. لحظاتمان همچنان سریع و سریعتر سپری می شوند و من مات و مبهوت مثلِ رهگذری، چمدان به دست منتظرِ قطاری هستم که هر چه سریعتر من را از شهریور دور کند! شهریوری که علاوه بر پیچ و خمهای جراحی و بیمارستان و بستری و آمبولی و ... ؛ برای من تنشِ مسئولیت های کاری جدید را هم به دنبال داشت. و آنچه پذیرش این مسئولیت ها را دشوار تر می کرد، همین مشکلات عدیده خانوادگی بود که با قبولی بابایی در آزمون ِ ارشد شاید دوچندان هم بشود. تازه به این موارد آزمون ِ دکترای خودم را اضافه نکردم!(قوزِ بالای ِ قوز!!) به هر حال ، مهم این نیست که چقدر تغییر گریز باشیم، مهم این است که گاهی تغییر ما را انتخاب می کند تا با ملاکِ دیگری خودمان را بسنجیم. من حالا جایی ایستاده ام که بین سراشیبی موفقیت و پیشرفتی که مسلما مستلزم قبولِ این پستِ جدید بود و راه ِ هموارِ 8 ساله همیشگی، راه ِ دشوارتر را انتخاب کردم. هرچند هنوز اغلب وقتها به این انتخاب شک می کنم! ولی مطمئنا بعد از چند ماه (امیدوارم) ، همه چیز به روالِ سابق برمی گردد، نه بی تفاوت با گذشته ولی متفاوت با حالا و درگیری ها و دل مشغولی های این روزها. دختر عزیزم هر چقدر هم شرایط برای من دشوار باشد باز هم چیزی از شدت علاقه ی من به تو و گذراندن وقتِ عصرهایم در کنارِ تو کم نمی کند. تمام سعی ام بر این است که همچنان برنامه ی عصرهای تو را مملو از بازی و شور و نشاط کنم . امیدوارم موفق باشم.
پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

مامان گلشن
26 شهریور 93 13:07
افرین.خدا قوت