تولد بابایی....
سه شنبه همزمان با برگشتمان از مسافرت ، تولد بابایی بود که با یک تبریک خشک و خالی و یک پیامک ساده گذشت!
پنج شنبه عصر ،همزمان با بیست و سومین ماهگرد تولد تو، بابایی آزمون ارشد داشت. لذا فرصت را غنیمت شمردم و دل را زدم به دریا و دست اندر کار پخت کیک تولد شدم و حقیقتا کار شیرین و وقت گیر و در برخی مواقع مشقت باری (خصوصا لحظه تزیین با خامه) بود ؛ خصوصا اینکه تو می خواستی کاملا در این زمینه همکاری کنی و خامه بکشی و قیف بزنی و ... خلاصه کلی ماجرا داشتیم ولی به خیر گذشت.
و شب که بابایی برگشت، کلی سورپرایز شد و تعریف کرد و من به وجد آمدم و ذوق کردم و وسوسه شدم برای تولد ِ تو هم خودم کیک بپزم!!!!
تولدت مبارک همسر نازنینم.
ماهگردت مبارک دختر دلبندم.
امید که صد سالگی تان را جشن بگیرم.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی