ثمین عزیزمثمین عزیزم، تا این لحظه: 11 سال و 10 ماه و 12 روز سن داره
طنین عزیزمطنین عزیزم، تا این لحظه: 5 سال و 6 ماه و 26 روز سن داره

ثمین بهترین هدیه آسمانی

آخرین های سال!

1392/12/24 9:56
نویسنده : مامان
168 بازدید
اشتراک گذاری

آخرین شنبه ی آخرین هفته در آخرین ماهِ سال که باشد، کمی به فکر فرو می روی. شاید هم زیاد!

لحظه ها چقدر برای سپری شدن شتاب دارند و تو... ساکت و آرام منتظرِ فردا و فرداهایی، بی اینکه تک تکِ ثانیه های فعلی ات را جشن بگیری.

آنقدر درگیرِ از راه رسیدنِ سالِ نو می شوی که اسفند را در هیاهویِ خانه تکانی و خرید ِ لباس، گم می کنی و تا به خودت می آیی می بینی که دیگر دارد نفس های آخرش را می کشد.

 

گاهی فراموش می کنی قشنگی اسفند کمتر از فروردین نیست؛ شاید هم همیشه!

وقتی پرده ها از پشت ِ پنجره ها پایین می آیند تا قدری در آب استراحت کنند.

وقتی موج زدن ِ ملحفه های شسته شده وپهن شده در هوا ، پاکی را به یادت می آورند.

وقتی از کوچه که رد می شوی، وانت ها قالی های لول شده را جابه جا می کنند.

وقتی به خیابان که می رسی، همهمه ی زن و مرد و پیر و جوان را می بینی که برای خرید ِ عید بیرون زده اند.

وقتی قدم به قدم، ماهی های قرمز و سبزه های سبز را  که کناه بنفشه های ِ تازه  سر زده جا خوش کرده اند را توی خیابان مرور می کنی.

وقتی جوانه های سبزه ی کدویت، سر می زنند و چشمت را نوازش می کند.

وقتی برای باغچه ی شخم زده ، گلدان گلدان شمعدانی هدیه می بری.

وقتی شکوفه های زردآلوی حیاط پدرجون، بهار را به ارمغان می آورند.

وقتی دل خوش به گرفتنِ عیدی می شوی و کسر نشدنِ قسطِ اسفندِ وامهایت، بیشترتر دلخوشت می کند.

وقتی در گیر و دارِ رفت و روب و شست و شو؛ در تدارکِ چیدمانِ سفره هفت سین و رنگ کردن تخم مرغ هم هستی.

وقتی پا به پای خانه تکانی ات، دخترکت هم دستمال می کشد و شیشه پاک می کند و جارو می زند!

حتی وقتی آنقدر باد می وزد که به خاطر بیاوری اسفند از راه رسیده  و ردِ پای باران، شیشه های پاک شده ات را لک می اندازد.

همه ی این لحظه ها لذت بخش اند، شاید به اندازه ی شنیدن صدای توپ موقع تحویل ِ سالِ نو

شاید به اندازه ی گرفتن عیدی – اسکناس های تا نخورده –

شاید به اندازه ی ذوق و شوقِ گرد ِ هم جمع شدن، پس از مدتها  و خوش و بش کردن.

اگر بیشتر نباشد!

 

همه ی همین لحظه ها را غنیمت بشمریم.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (3)

حامده(مامان امیرمحمد)
27 اسفند 92 9:04
جملات قشنگی بود وبااحساس همراه شرمنده می کنید.
الهام مامان یسنا
27 اسفند 92 17:08
دوست خوبم سال نو مبارک امیدوارم تو سال جدید بهترین ها براتون اتفاق بیافته. برای ثمین جون ممنون دوست عزیزم. من هم امیدوارمسال خوب و پربرکتی پیش روداشته باشید. باز هم مرسی.
مامان بنیتا
28 اسفند 92 3:12
واقعا از لذت ها و زیبابی های اسفند درست و به جا نوشتی عزیزم سال جدید رو پیشاپیش به دوست گلم و خانواده خوبش تبریک می گم و امیدوارم سالی پربار همراه با بهترین اتفاقات در انتظارتون باشه عزیزم ممنونم عزیزم. من هم مینطور آرزو می کنم سال خیلی خوبی رو پیش رو داشته باشید.خوبتر از همیشه.در کنار بنیتا جون دو ساله.