ثمین عزیزمثمین عزیزم، تا این لحظه: 11 سال و 10 ماه و 12 روز سن داره
طنین عزیزمطنین عزیزم، تا این لحظه: 5 سال و 6 ماه و 26 روز سن داره

ثمین بهترین هدیه آسمانی

واکسن 18 ماهگی

1392/10/24 8:54
نویسنده : مامان
147 بازدید
اشتراک گذاری

با تحقیقاتی که از ماهها قبل کرده بودم، بعید به نظر می رسید شب ِ قبل از واکسنت کابوس نبینم! حتی پی ِ چند شب بی خوابی و تب و ... را هم به تنم مالیده بودم.

تا اینکه چهارشنبه 11/10/92 ساعت 11 مرخصی گرفتم و تو را با مامان جون به درمانگاه بردم. والا اگه خودم واکسن داشتم آنقدر دلهره نداشتم ولی خدا را شکر که به خیر گذشت و فعلا تا شش سالگی دغدغه ی واکسن، تعطیل!

وَرجه وورجه ها و بپر بپرهای جنابعالی بعد از اینکه رسیدیم خونه هم، باعث شد پایت خیلی اذیت نکنه و بتوانی تکانش بدهی. من هم که کلا آن روز و 5شنبه و جمعه را در بس در خدمتت بودم ! عصرش رفتیم خانه مادرجون ِ من و فرداش با بابایی خرید رفتیم بیرون و ... حسابی خوش گذروندیم.

تو هم کلی لوس شدی!!! و با مزه !

مثلا وقتی چیزی میخواهی چنان با التماس و خواهش صدامون می کنی که نگو! حتی بعضی وقتها لباتو آویزون می کنی و تازه ! اگه بهت گفتیم نه، عصبانی میشی!!!!!!!

عصبانی شدنت هم خیلی خیلی با حاله! سرت را می چرخونی به چپ و یه نفس ِ عمیق می کشی و چشماتو خمار می کنی و با بیرون دادن ِ بازدمت، به ما خیره نگاه می کنی!

ما هم عاشق ِ این اداهات !! هِی فیلم عصبانی شدنت را play  می کنیم و ضعف می رویم!!

 

بعدتر نوشت:

به علت نبود قطره فلج اطفال، خوردن ِقطره ات ٢٣/١٠/٩٢ در یخبندانِ بی سابقه ی شهر رخ داد!

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)