قیافه من!!!!
صبح که تو آینه نگاه کردم، نا خودآگاه به یاد تیپو سلطان افتادم و جکی جان و بروس لی!! خاطرات جنگجویان کوهستان هم برام زنده شد!
قیافه ام واقعا دیدنی بود: با یک جای زخم روی گونه ی چپم! یکی زیر چشم راستم! یکی طرف راست چونه ام! دو تا هم به فاصله 1 سانتی متر روی لُپِ چپم!!!!!
حاصل دسترنج شبانه دخترک، موقع ابرازِ احساساتِ عشقولانه (جیگر گفتن، از نوع چهار چنگی به جای دو دستی!)
توضیحا:
- ثمین مدت هاست وقتی میخواد علاقه خودش را به کسی نشان بدهد ، دو انگشتی با دستش آروم لُپ ِ طرف را نیشگون میگیره ، و یه لبخند عشقولانه میزنه! این کار را با شنیدن "جییییییگر!!!" هم انجام میده! و از آنجا که گذر پوست به دباغ خانه می افتد، من نیز مستفیض شدم!! البته با کیفیت و شدت صدچندان برابر (که آه از نهادم در اومد)
حالا فقط مشکل اینجاست که نمی دونم اطرافیانم با دیدنم چه فکری می کنن؟؟؟؟!! خصوصا سر ِ کار!