خانواده ایده آل!
همیشه در ضمیر ناخودآگاهم، مادر خانواده ای بودم با چهار فرزند : مینا، نیما، مونا، مانی!!!
ایده آل ِمن در زندگی داشتن خانواده بزرگی بود که در آینده ای که خاله و دایی و عمو و عمه کمیاب می شوند، هیچ کسری ای نداشته باشد!!!
و هنوز ... به خانواده های شلوغ ِ پیش از دهه ی پنجاه و شصت غبطه می خورم- با بچه های قد و نیم قد که گاها" حتی در بازگشت به خانه از میهمانی ها، یکی دو تایشان از قلم ِ پدر و مادر می افتادند!!! (نمونه عینی دارم ، واقعا) - ؛ با اینکه می دانم با شرایط فعلی داشتن حتی یک بچه هم شاهکاره!!
و من ... چنان غرق شاهکارِ خودم شده ام که ایده آل هایم را قربانی می کنم.
پی نوشت:
- من هنوز هم به داشتن بیش از یک بچه معتقدم، ولی سختی ِ کار و کمبود ِ وقت و ... مایوسم میکنه!
- این یک نظرِ شخصیست که ممکن است فردا کاملا تغییر کنه!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی