من، صبح، عصر!
صبح ها ، با نشستن پشت فرمون آینه جلو را میدم بالا ، راست ِ راست میشینم و به یک روزِ کاری شیرین فکر می کنم
عصرها، با نشستن پشت فرمون، آینه جلو را میدم پایین ، سعی می کنم راستِ راست بشینم و به یک خوابِ دلچسب غبطه می خورم!!
پی نوشت:
کس دیگه ای از ماشین استفاده نمیکنه، ولی من هر روز ناچارم آینه جلو را تنظیم کنم!!!!!!!
شاید چون...
صبحها راستِ راست و سرشار از انرژی ام ولی عصر ها، به زور خودم را راست می گیرم و پشت فرمون ولو میشم!!!!!!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی