ده ماه و ده روز
ثمین جونم
نمیدونم چرا هر قدر که من به کلاه گذاشتن و گل سر زدن به موهای تو علاقه دارم، تو از آن بیزاری.
نشد پنج دقیقه کلاه یا گیره یا گل سر رو سرت باشه؛ آرزو به دل می مونم مامان هااااااا!!!!!!
اینجا هم نشستی کنار سبد توپ هات که بابایی برات خریده تا باهاش استخر توپ بسازه و تو کیف کنی، ولی دریغ از توجه به توپ های بیچاره!(فقط ده دقیقه اول ذوق کردی و هی این یکی رو بر میداشتی، اون یکی رو میذاشتی و ... تموم شد!!!)
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی