رفتارهای اجتماعی
دیروز که توی اینترنت وضعیت کودکان در هفته سوم ماه دهم رو خوندم نوشته بود که بچه ها در این سن کاملا شخصیت اصلی خود را بروز می دهند. یعنی اجتماعی بودن یا خجالتی بودن. خوش اخلاق یا بد اخلاق بودن و ...
برام خیلی جالب بود. حالا مشخصات شخصیت تو از دید من و بابایی :
با قرارگرفتن در یک محیط جدید بدون گریه و زاری(به شرطی که خوابت نیاد) به کشف محیط پیرامونت می پردازی و از چیزها و چهره های جدید استقبال می کنی.
اولش پیش غریبه ها و چهره های نا آشنا نمی روی . در حضور اونها برای من و بابایی هم یک لبخند خشک و خالی نمی زنی ولی بچه ها رو فوق العاده دوست داری و از همون اول با اونها صمیمی میشوی!
کمی که گذشت و به جو آشنا شدی همچنان بدون لبخند به بغل اطرافیان هم سر میزنی و از آنجا که همه دوست دارند گوی سبقت را در کشف لبخند یک دختر کوچولوی ناز بدزدند قطعا چیزهای جدید بهت نشون میدهند و بغلت می کنند راه میافتند و ...
خلاصه هر کاری از دستشون بر میاد انجام میدهند و جنابعالی هم فقط از بغل این به بعدی منتقل میشوید تا ببینید شاهکار بعدی چیه و مسلما هر کس که بهتر سرگرمت کنه رو به بقیه ترجیح میدهی و دیگه پیش نفر بعدی نمیروی. – مگه اینکه اون من یا بابایی باشیم! –
*
میانه صمیمی تو با بچه ها از اونجا شروع میشه که برای خرید عید که سه نفری رفته بودیم پاساژ و تو حسابی خوابت میومد و نق می زدی با ورود یه پسربچه کوچیک – هم سن و سال خودت – کلی ذوق کردی و به ب...ب...ب گفتن افتادی و دلت میخواست بری طرفش و ...
برای دید و بازدید عید هم عاشق این بودی که بچه ها بیاند طرفت و دور و برت شلوغ باشه ... در نتیجه :
"به نظر ما که سرکار خانم زیادی اجتماعی تشریف دارند."
ماشااله به سوگلی ما و رفتارهای اجتماعی منشانه اش.