اولین جوانه های دندون
ثمین جونم
بالاخره بعد از ماهها انتظار و روزهای مدید آبریزش بینی و سرفه و آه و ناله توی خواب، دو تا دندون کوچولوی پیش پایینی ات، جوانه زد!
دقیقا در هشت ماه و 14 روزگی؛ البته فقط به صورت یه خط افقی شکاف برداشته توی لثه ات، که وقتی دستم رو میدهم گاز بگیری تیزی دو تا دندونت رو حس می کنم.
آخییییی....
تازگی ها زیاد علاقه ای به نیش کشیدن و گاز گرفتن نشون نمیدی، فکر کنم فهمیدی من و بابایی چقدر دلمون میخاد دندونات رو ببینیم یا تیزیشون رو حس کنیم. ولی عیبی نداره.
تازه ما دیروز با هم رفتیم خرید و کلی گشتیم تا تونستیم یه عروسک پارچه ای استاندارد و خوشگل برات بخریم. وای که تو چقدر خوشحال شدی و دوستش داری- خیلییییییییییییییییی-
(طوری که همش من و بابایی اونو بهت نشون میدیم و تو هم هی بِ بِ بببِ می کنی، قربونت برم که اینقدر با احساس و نازنینی)
قرار شدهر وقت بزرگتر شدی خودت براش اسم بذاری، نظر ما:
سبزک(چون موهاش با کاموای سبزه)
رنگین (چون تقریبا هر قسمتی اش یه رنگه)
گردی (چون صورتش گرده)
پا گنده!...
....
عروسک باشه شیرینی جوانه زدن اولین دندونات.
دنودون نو مبارک(دیگه نمیشه صدات کنم بی دندونم!)